فهمیه، مادر سلما

فهیمه اسماعیل بدوی، 26 ساله،  معلم ابتدایی، در 7 اسفند آذر 1384، در حالی که 8 ماهه باردار بوده، به همراه همسرش، علی مطوری زاده دستگیر می شود. علی مطوری زاده، از موسسان حزب وفاق، یک حزب رفرمیست عرب که فعالیتش تا آبان 84 آزاد بود و حتی در انتخابات شورای شهر نیز کاندیدا معرفی کرد، بوده است. یک ماه بعد، دختر آنها، سلما در زندان سپیدار اهواز به دنیا می آید. مقامات قضایی، سه شرط برای آزادی فهیمه مقرر می کنند: 300 میلیون تومان وثیقه بگذارد، از شوهرش به طور غیابی طلاق بگیرد و اسم دخترش را از یک اسم عربی غیرمذهبی، به نام دیگری تغییر دهد. فهیمه شروط را نمی پذیرد و به 15 سال زندان محکوم می شود. علی مطوری زاده، تحت شکنجه های شدید و فشار زیاد به دلیل همسر و نوزاد دختر زندانی اش، اتهام تروریست بودن را می پذیرد و در 28 آذر 1385 اعدام می شود. فهیمه به زندان یاسوج تبعید شده و سلما، که حالا 7 ساله است، تمام این سالها را بدون پدر و مادر سر کرده است.

همه این دردها و رنجها، در سکوت آنها که می دانستند، بی خبری آنها که «نگاه نکردند»، عرب ستیزی فارس ها و رنگین تر بودن خون مرکز نشینان در مقابل شهرستانی ها، خون فارس ها در مقابل عرب ها و خون زندانیان سیاسی «خودمانی» در مقابل آنها که «نمی شناسیم» و «لابد کاری کرده بودند» و … اتفاق افتاده و هنوز هم می افتد.

باید شرمسار باشیم که نمی دانستیم، باید از خودمان بپرسیم: «چرا نگاه نکردم؟!» و حالا که می دانیم، دیگر باید مسئولیت خود را برای دفاع از فهیمه و سایر زندانیان سیاسی عرب، به خصوص زنانی که به دلیل فعالیتهای سیاسی مردان خود گروگان گرفته می شوند به جا بیاوریم. اما سئوال این است: چند نفر از آنها که به «خلیج عرب» نامیدن «خلیج فارس» اعتراض کرده اند، حاضرند برای آزادی فهیمه بیانیه امضا کنند؟!

برای آنها که هنوز هم باورشان نمی شود، لینکهای سه بیانیه مختلف سازمان عفو بین الملل را اینجا می گذارم:

http://www.amnesty.org/en/library/asset/MDE13/059/2006/en/f179e22f-d428-11dd-8743-d305bea2b2c7/mde130592006en.html
http://www.amnesty.org/en/library/asset/MDE13/127/2006/en/91baca29-d3d7-11dd-8743-d305bea2b2c7/mde131272006en.html
http://www.amnesty.org/en/library/asset/MDE13/143/2006/en/e78633e6-d34c-11dd-a329-2f46302a8cc6/mde131432006en.html

  1. #1 توسط ناشناس در مِی 2, 2012 - 3:22 ب.ظ.

    خیلی ممنون از روشنگری شما شادی صدر عزیز

  2. #2 توسط احسان در مِی 2, 2012 - 4:56 ب.ظ.

    سپاس…

  3. #3 توسط ناشناس در مِی 2, 2012 - 5:50 ب.ظ.

    متاسفم توی کشوری زندگی میکنم که اونقدر درد داره که گاهی دردهای بزرگ دیده نمیشن

  4. #4 توسط mahgoon در مِی 2, 2012 - 7:03 ب.ظ.

    سلام شادی عزیز.
    جز تاسف چه‌میتوان گفت؟
    کار از وحشت گذشته!
    آیا امثال فهمیه جنایتکارند؟
    حتی در موضوع استقلال و خودمختاری هم همیشه راههای دموکراتیک وجود دارد که بدون تجربه‌ی آن ممکن است کار به خشونت بکشد! براستی در به خشونت کشاندن مردم برای دستیابی به حقوق ابتدایی مثل آزادی بیان چه کسانی مقصرند؟
    اگر راه برای دموکراسی باز باشد که کار به عملیات تروریستی نمی‌کشد!
    وقتی آزادی بیان از دید آقایان جنگ نرم نامیده می‌شود و با آن مثل جتگ واقعی و مادی که شمشیرابزار آنست نه واژه‌ها برخورد می‌شود طبیعی است که تنها راه خشونت می‌شود. ظاهرا جنگ و دشمن تنها مفر بقای برخی است که علی‌رغم ادعاهای دروغین ملت را صغیر و احمق فرض می‌کنند نه آگاه و همیشه در صحنه.
    حقیقتا درک موقعیت غیرانسانی فهمیه‌ها و سلماها دردناک و غیرانسانی‌است.
    از شما هم به خاطر این اطلاع‌رسانی ممنونم.

  5. #5 توسط ناشناس در مِی 2, 2012 - 7:29 ب.ظ.

    شادی جان بله حاضریم امضا کنیم … این و هر بیانیه حقوق بشر دیگرو … چرا موضوغات رو قاطی می کنین … حقوق بشر ربطی به تمامیت ارضی و ملیت نداره … فهیمه یه ایرانی عربه …

  6. #6 توسط ali در مِی 2, 2012 - 7:37 ب.ظ.

    شما خانم صدر عزیز کار بزرگی را شروع کرده اید که اینده نوید بخشی را برای ایران عزیز مژده میدهد.

  7. #7 توسط ناشناس در مِی 2, 2012 - 7:40 ب.ظ.

    دفاع از نام خلیج پارس و دفاع از حق قومیت های ستم دیده کشورمان با هم منافاتی ندارند و هر دو در یک مسیر قرار دارند .باید به هر دوبه همراه تلاش برای آزادی و دموکراسی و توسعه توجه کرد و پرداخت.

  8. #8 توسط nashenas در مِی 2, 2012 - 7:43 ب.ظ.

    دفاع از نام خلیج پارس و دفاع از حق قومیت های ستم دیده کشورمان با هم منافاتی ندارند و هر دو در یک مسیر قرار دارند .باید به هر دوبه همراه تلاش برای آزادی و دموکراسی و توسعه توجه کرد و پرداخت.

  9. #9 توسط محمد در مِی 2, 2012 - 7:47 ب.ظ.

    اقا این دیکتاتوری چه ربطی داره به فارس ها اخه. بابا منطقی باشید. 70 درصد ملت ایران فارس اند. بقیه هم کاملا قابل احترام اند.

  10. #10 توسط علی در مِی 2, 2012 - 8:46 ب.ظ.

    با سپاس فراواان به خاطر روشنگری شما بااز هم شرمساریم .نه شرمسار از گناه ناکرده خویش بلکه شرمساریم به جهت اینکه در زیر پرچم ظلم در سکوت به سر میبریم و همچنان بیتاب فریادیم

  11. #11 توسط پویا در مِی 2, 2012 - 8:53 ب.ظ.

    خانم صدر، متاسفانه این روزها مد شده است که بگوییم فارسها چه قدر نژاد پرست هستند و برخی فکر میکنند اگر از این قافله عقاب بمانند دیگر روشنفکر نیستند. با احترام پیشنهاد میکنم ابتدا آنچه خودتان نوشته اید را یکبار به دقت بخوانید، سپس وارد این جو احساسی نژاد پرستی شوید. ابتدا نوشته اید: «دختر آنها، سلما در زندان سپیدار اهواز به دنیا می آید»، سپس نوشته اید: «و اسم دخترش را از یک اسم عربی غیرمذهبی، به نام دیگری تغییر دهد». جداٌ فکر میکنید «سلما» نامی غیر مذهبی است؟! «سلما» هم ریشه «اسلام» است و زنان زیادی در تاریخ اسلام با نامهای سلما یا سلمه وجود داشته اند. آیا سایر مطالب این نوشته شما هم همین قدر بی پایه هستند؟
    نوشته اید «رنگین تر بودن خون مرکز نشینان در مقابل شهرستانی ها، خون فارس ها در مقابل عرب ها»، در ماه های اخیر چند ده نفر در زندان مشهد اعدام شده اند، آیا هیچ نامی از آنها شنیده ایم؟ آیا هیچ کمپینی برای حمایت از آنها ایجاد شده است؟ مگر آنها غیر فارس بوده اند که هیچ کس چیزی از آنها نگفت؟
    در مورد قتلهای مذهبی کرمان چطور؟ آیا خبر رسانی کافی در مورد آنها شد؟ بسیاری از مردم ایران تا الان هم هیچ چیزی در مورد این جنایات وحشیانه نشنیده اند، لابد طبق معیار شما آنها هم غیر فارس بودند که کمتر کسی از فعالان حقوق بشر از آنها حرف میزند؟
    در جریان کوی دانشگاه سال ۱۳۷۸، چندین نفر کشته شدند (من جزو شاهدان عینی آن ماجرا بودم). به جز مرحوم ابراهیم نژاد، مردم نام چند نفر از ایشان را میدانند؟ آیا اینها هم که فراموش شدند غیر فارس بودند؟
    اتفاقاٌ در زمینه جنایات جمهوری اسلامی، وضع اقلیت های غیر فارس از نظر خبررسانی و افکار عمومی بسیار بهتر از فارسها است، چون هر اتفاقی در آنجاها بیفتد به دلیل اقلیت قومی و مذهبی بودن، برد خبری بیشتری دارد. شما نگاه کنید مثلاٌ وقتی در کردستان هم میهن بیگناهی اعدام میشود، بلافاصله تیتر خبری میشود «اعدام یک کرد»، ولی اگر در اصفهان یا کرمان یا شیراز یا مشهد کسی اعدام شود، آیا کسی تیتر میزند «اعدام یک فارس»؟ نه تنها اینگونه نمیشود، بلکه اصلاٌ توجه خبری چندانی به جنایاتی که در شهرستانهای فارس زبان رخ میدهد، نمی شود.

    • #12 توسط باهار در مِی 3, 2012 - 12:53 ب.ظ.

      پاسخ خوبی بود. متشکرم. من هم موافقم

      • #13 توسط Irani در مِی 3, 2012 - 2:34 ب.ظ.

        پاسخ عالی بود
        سرکار خانم صدر
        اگر ما نتوانیم همبستگی قومی با یکدیگر داشته باشیم هرگز نمیتوانیم از شر این رژیم فاسد خلاص شویم. اتفاقا رژیم از سیاست انگلیسی تفرقه بیانداز و حکومت کن در این سالها نهایت استفاده را برده. چه در بین مردم داخل کشور با راه انداختن اختلافات قومی و چه در بین اپوزیسیون خارج.
        به نظر من ما مردم خود نباید به این اختلافات دامن بزنیم چون در نهایت ایران ما ضرر میکند.
        در چنین شرایطی گروههای کوچک جدایی طلب (که با تامین مالی از کشورهای همسایه) در بین مردم نفوذ کرده اند نهایت استفاده را خواهند برد.

      • #14 توسط پریسا در جون 21, 2013 - 5:28 ب.ظ.

        من هم با این پاسخ موافقم. این را هم توجه دارم که بعضی ها به خاطر رژیم جمهوری اسلامی و تنفر از اسلام و عرب ها که می گویند آن را برایمان آوردند، عرب ستیز باشند ولی این را نباید تعمیم داد و به آن دامن زد. بلکه با روشنگری منصفانه سعی کرد افراد متوجه دیدگاه های راسیستی شان شوند.

  12. #15 توسط ناشناس در مِی 2, 2012 - 10:04 ب.ظ.

    متاسفانه همانطور که حکومت همه مخالفان خودش را مجاهد خلق و یا عضو سلطنت طلبان معرفی می کند و با این موضوع خود را توجیه می کند، همه عرب ها را به نام تجزیه طلب می خواند و جرم «عرب سوسمار خور تجزیه طلب» خیلی سنگین است. و دیگر هیچ ایرانی نگاه نمی کند چه رخ داده است. آیا او واقعاً تجزیه طلب است؟ یا مخالفی که در اعتراض به بدیهی ترین حقوقش کلمه حقی را گفته است؟

  13. #16 توسط ناشناس در مِی 3, 2012 - 1:04 ق.ظ.

    حالا این عکس فهمیمه است یا سلما؟

  14. #17 توسط ناشناس در مِی 3, 2012 - 5:55 ق.ظ.

    سلام شادي عزيز
    من له لينك هاييكه شما فرستاديد رفتم. ظاهرا از ما مي خواد كه به رهبر جمهوري اسلامي نامه بنويسيم. يا به مسوولين قضايي خوزستان. ولي اونها اين نامه ها رو راحت دور مي ريزن. فكر مي كنم يه پتيشن بين الممللي و يه قدري رسانه اي كردن موضوع خيلي موثر تر خواهد بود.

  15. #18 توسط ناشناس در مِی 4, 2012 - 6:42 ب.ظ.

    حقوق بشر بالا ترین ارزش و درونی ترین خواسته ی ماست. چه برای خلیج فارس که نامیست تاریخی در حوزه ی فرهنگ و تاریخ مردمان این سرزمین، چه برای تمام انسانهایی که در این مرزوبوم زندگی می کنند و چه تمام مردمان که حقوق انسانی شان پایمال می شود، تلاش خواهیم کرد. حقوق زن عرب پیوندی با خواست های حکومت های عرب ندارد که این دو کار در تضاد با هم باشند.

  16. #19 توسط خلیل در مِی 14, 2012 - 5:16 ب.ظ.

    سلام،
    با سپاس از شما، متن شما در وبلاگ گذاشته می شود.

  17. #20 توسط کارون تشنه در مِی 26, 2012 - 3:36 ب.ظ.

    شادی عزیز با درود فراوان …باتوجه به این که جنایات جمهوری اسلامی در کشور عزیزمان ایران بیداد میکند .این هم یکی دیگر از جنایات این حکومت مستبد وجنایتکار است امید است که هموطنان عزیز چه در خارج از کشور وچه در داخل این کشور ستمدیده عزیز می باشند این نقطه را بعرض برسانم که تنها عربها ی خوزستان نیستند که مورد ظلم وستم این رزیم فاسد ومستبد قرار گرفته اند بلکه از مرکز نشینان گرفته تا ..کرد وبلوج وشیرازی واصفهانی واراکی ولر وووووو کلیه اقوام وهموطنان عزیزمان از این ظلم وستم بی نصیب نمانده اند ..عرض این جانب به هموطنان عزیزم این است که هرکسی که مورد ظلم وستمد در این کشور عزیز قرار بگیرد وظیفه ما این است که در قبال ظلمی که به او شده است موضع ضد رزیم اتخاذ نمایم حتی اگر ان مظلوم بقول ان هموطن عزیز از عربهای ایران (سوسمارخور) نامیده یک موضع هموطن دوستی باشد..بند اطلاع کاملی دارم که افسرانی از سپاه پاسداران رزیم که خود از عربهای بقول هموطن عزیزمان(سوسمار خور) به خاطر تمرد وسرپیجی از دستورات ما فوق خود جهت قتل و سرکوب هموطنان در جریان انتخابات ازانا ن خاسته دریق کردن چون هس هموطنی در خونشان بود که یک سری از انان در حال حاضر در زندانهای اوین …وسپیدار اهواز …وکارون اهواز ..ویک سری در خفا اعدام شدهاند ..ویک سری دربخاطر نام بلند اوازه ایران زمین غربت را تحمل کرده اند وهیچ توقعی از کسی

    ندارند چون میگویند این کار را بخار وطن کرده اند وهیچ رسانه ای یا حزبی وبیا کمپینی از انان نام نبرده ونمی شناسد با تشکر از همه عزیزان ……کارون تشنه(از هر گروه وهر نجاد …دست اندر دست هم باید نهاد….فارق از هر زنده بادو مرده باد …..سر براه مملکت باید نهاد..زنده باد ایران وایرانی …سرنگون باد ولایت فقیه…..دوستدار همه هموطنان …کارون تشنه..

  18. #21 توسط سوران - مریوان در نوامبر 1, 2012 - 6:45 ب.ظ.

    سلام باسپاس از خانم صدر من به عنوان یک کرد بانوجه به نظرات بالابیشتر از هرموقعی احساس استقلال طلبیم گل کرده مگر کردستان ،خوزستان،بلوچستان و … ملک پدری شماست که در موردش تصمیم بگیرین که جداشدن یا نشدن کار عاقلانه ای یا نه ، این ملتهای کرد و عرب و بلوچ هستند که در مورد سرزمینشان تصمیم میگیرند و فکر میکنم تاحالا تصمیمان را به روشنی بیان کرده ایم و استقلال طلبی تهمت نیست بلکه افتخار است و امری ذاتی است، ابران زمانی پابرجا خواهد ماند که صدرها در ایران زیاد باشند ئو

  19. #22 توسط Ali در جون 8, 2013 - 8:04 ق.ظ.

    If this is true, It is not acceptable at all, but this can not be fixed with being Al-ahvaz, Iran is multi culture country and they need to be union community in order to fix all the issues.

  20. #23 توسط ناشناس در آوریل 1, 2014 - 10:03 ب.ظ.

    یکی به من این قوم موهوم فارس رو نشون بده !!! آیا هرکس که به زبان فارسی صحبت مبکند از قوم مبهم فارس است ؟ آیا افغانها هم از این قوم مبهم فارس هستند ؟ لرها چطور ؟ گیلکها ؟ و و و و …. دوستان عزیز فارس یک قومیت نیست یک زبان هستش که طی سالیان تمدن بشری شکل گرفته … والله جمهوری اسلامی هم تنها نکته مثبتش (خ خ خ خ) اینه که ظلم باسویه داره … وقتی لازم بدونه یکی رو اعدام کنه زیاد براش مهم نیست فارس باشه عرب باشه ترک باشه اسکیمو باشه …
    حالا میمونه این مرکز گرایی که زیاد هم به قومیت برنمیگرده و بشیتر نشانه ضعف مدیریت هستش … تازه الان هم تق مرکز هم از همین بی مدیریتی در اومده … تو زمان شاه پز روشنفکری این بود که سبیل استالینی بزاری و اصولا با هر کار شاه مخالفت کنی و برای سرنگونی شاه با هرکس و نا کسی شریک بشی و اصلا هم فکر نکنی که بدتر از حکومت چکمه حکومت نعلین هستش . . . لابد الان هم پز روشنفکری اینه که برای سرنگونی حکومت نعلین باید با هر کس و ناکس شریک شد و اصلا هم فکر نکرد که بدتر از حکومت دیکتاتوری مذهبی یکپارچه ، حکومت دیکتاتوری موزائیکی و لایه لایه هستش که همین قوم گرایی هم تبدیل به آجری (لایه ای) دیگر در دیوار استبداد ایرانی بشه . جکومت استبدادی ترکی اسلامی … کردی اسلامی …. عرب اسلامی … مشهدی اسلامی …. کرمانی اسلامی خیلی بدتر از حکومت مذهبی اسلامی هستش

بیان دیدگاه